Wednesday, July 15, 2009

استاد عزيزمان، سلام

بسم الله الرّحمن الرّحيم
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین

يکی از شاگردان استاد ايليا «ميم» که بیش از يکسال در زندان انفرادی به سر می برند و اين روزها تحت شديدترين شکنجه ها برای ضبط فيلم اعتراف ساختگی می باشند، نامه ای را برای وی نوشته است. متن نامه به شرح زیر می باشد:
استاد عزيزمان، سلام،
خیلی دلمان می خواهد دوباره شما را ببينيم. با بچه ها در باغ راه برويم و شما برای ما حرف بزنيد، و از خدای زنده و حاضری بگوييد که می دانيم در عمل همه زندگی تان را در راه او گذاشته ايد. کاش می شد فقط لحظه ای شما را می ديديم، حتی اگر اين ديدار در رويا بود. می دانم که شما هم در زندان به ياد ما هستيد. شايد شما هم دوست داريد که يکبار ديگر شاگردهايتان را که خيلي دوستشان می داريد ملاقات کنيد. ما با نام خداوند بخشنده مهربان با شما حرف می زنيم و ايمان داريم که با نام خدا با هم در ارتباطيم.
استاد عزیزتر از جانمان، این شش ماه آخر، هر چند برای ما خیلی سخت بود اما ايمانمان هر روز قوی تر و محکمتر شد. گويي که اصلا روزی برای ما نگذشته است. انگار امشب همان شبی است که فهميديم که شما و بچه ها را گرفته اند. همان شبی که بعد از يکسال دوباره به اوین برگشتید‌ و جرمتان اين بود که سالها از عمر خود را صرف تعليم و آموزش بسياری از ما شاگردانتان کردید. همان تعاليم که 16 سال از بهترین سالهای جوانیتان را به آنها اختصاص دادید. شما را برای همين عشق و ايمان بارها در سلولهای انفرادی شکنجه داده اند.
استاد مهربانمان، شنيده ايم که می خواهند جرمهايي را به شما از طريق يک فيلم مونتاژی نسبت بدهند. فرضا شما در فيلم اعتراف ساختگی می گوييد که از تمامی اقدامات خود پشیمان و نادم هستيد. چه کسی باور می کند؟ می خواهند از کی معذرت خواهی کنید؟ ما به عنوان شاگردانتان، بهتر از همه کسانی که تازه مدتی است با شما و تعاليمتان آشنايي پیدا کرده اند، شما را می شناسیم و خوب می دانیم که شما خيلي بزرگتر از این حرفهایید. اما دروغ سازان نمی دانند که با نشر اکاذيب اينچنيني که امروز شامل هر روشنفکر و متفکری می شود، چطوری دارند با دست خود پادشاهی دروغين خود را نابود می کنند. می بينم آن روزی را که چه آبروهايي از عاملان چنين پروژه های کثيفی برده می شود...
استاد خوبمان، آری شما (از نگاه آنها) مجرميد و جرمتان زنده کردن اسلام حقيقي است. جرمتان متجلی ساختن عشق به خداوند زنده و حاضر است. جرمتان معلمی همان سنت انبياي الهی است. جرمتان دانايي محوری و نابود کردن جهل و تحجر است که برای بعضی ها خوشايند نيست. جرمتان این است که به شاگردانتان عشق می ورزيديد، چه بسا که همين محبت پدرانه شما به شاگردانتان (و برعکس) در ذهن های فاسد و بيمار طور ديگری تفسير شده است. و جرمتان این است که به اسلام، نه فقط به عنوان يک واژه بلکه به معنای حقيقي آن ايمان داريد. و جرمتان این است که خواستيد اسلام راستین را به ما بشناسانید. برای همين جرمهای بزرگتان از شما تا ابد سپاسگزاريم. و می دانيم اگر شما نبودید و ما را با دين حقيقی آشنا نمی کرديد، چه بسا ما هم امروز همانند بسياری، با شنيدن نام اسلام و بعضی مجريان آن فقط دروغ، تزوير و فريب را به ياد می آورديم.
استاد عزيزمان، ای کاش جهانيان تعاليم شما را در مورد اسلام (تسليم الهی) می شنيدند و همه می فهمیدند آنچه که امروز از اسلام توسط عده ای رياکار و قدرت طلب جار زده می شود، با حقيقت آن چقدر تفاوت دارد. آری، امروز، نه تنها شما، بلکه بسياری از دليرمردان ايران نيز مجرمند. صدها نفر از هنرمندان، اساتيد و انديشمندان هم مجرمند، چون دروغ را انکار کرده اند. امروز، صدها جوان جسور و غيور ايرانی نيز مجرمند چون همگی به حقيقت باور دارند. پس امروز، همه ما، همچون شما، حسرت یک آه را بر دلهای تاريک روباه صفتان که فقط دروغ می گويند، خواهیم گذاشت. و تا پس گرفتن حقيقت از پا نمی نشينيم، پس بدانيد که ما نیز به کمتر از راه شما راضی‌ نیستیم.
استاد مهربانمان، از وقتی رفتيد، هر کدام از بچه ها هر کدام در نوع خودشان هر اقدامی که می توانستند برای آزادی تان انجام داده اند و می دهند. از وبلاگ نويسی تا ارتباط گيري با رهبران دنیا، از 12 روز روزه روزه داران در حرم امام خميني تا ارسال نامه های سرگشاده به رهبری، آيت الله شاهرودی و ديگران... هرچند که تا حالا هيچ کدام از سران داخل کشور جوابی به ما نداده اند، اما می دانيم که دست خداوند بالاتر از همه دستهاست، و ما ايمان داريم که تنها اراده او انجام می گيرد.
استاد خوبمان، اينروزها در کشورمان اتفاقهای خيلي عجيبي رخ داده است. افرادي که می خواستند با فيلم اعتراف ساختگی شما را بی آبرو کنند، ندانسته به خود رسوايي شديدي رو آورده اند. همانها که از ما خواسته بودند که با هيچ رسانه ای حرف نزنيم و تلاش می کردند تا اعمال کثيفشان برای احدی رو نشود، با رو کردن اعمال زشتشان مانند فيلم های اعتراف فرمايشی از دهها خبرنگار، روزنامه نويس، وکيل، فعال سياسی و ... هر روز بی آبروتر می شوند. روشن است که امروز اِبائيون تنها نزد الياسين دستشان رو نشده بلکه اين روزها همه جهانيان از اعمال اِبا صفتان و ابائيون بيزارند و می بينيم آن روز را که نام ننگين ابائیون چون معاويون در تاريخ يادگار می ماند.
راستی‌ استاد جانمان، بی اندازه برای تعاليم تان دلتنگيم، برای جلسه هاي شب قدر، برای دعاهای گروهی که با شما خوانده ايم و حتی برای "می فهمی " گفتن هايتان دلمان تنگ شده است. حتما می دانيد، بعضی از برادران و خواهرانمان، نه تنها در اين مدت تلاش کرده اند که خودشان به تعاليم عمل کنند، بلکه از هر راهی که می توانند ديگران را به تعاليم پيوند می زنند. خوش به حال روسفيدان در آن روزی که شما را خواهيم ديد. همگی منتظريم که زودتر آزاد شوید و دوباره با هم در جلسه ای جمع شويم و شما بگوييد : "خدا با ماست"
استاد عزیزمان، زودتر بياييد.
يکي از شاگردان شما